به گزارش مشرق، سیدعبدالله متولیان در یادداشت روزنامه جوان نوشت:
بیتردید انقلاب اسلامی ایران در میان تمامی انقلابهای دو سده اخیر بیهمتاست:
۱ - پیروزی با کمترین خسارت و کمترین خونریزی و کشته، ۲- پیروزی سریع و خارقالعاده و در کوتاهترین زمان ممکن، ۳- بدون استفاده از سلاح و با دست خالی، ۴- مستقل از هرگونه حمایت خارجی، ۵- حاکمیت الهی، ۶- نفوذ فوقالعاده و قدرت بینظیر معنوی رهبری نهضت، ۷- وحدت و همبستگی تمام اقشار ملت، ۸- تبعیت همه اقشار و مردم از رهبری انقلاب، ۹- انقلاب از پیش مهندسی شده و دارای برنامه، ۱۰- ارتباط بین دین و سیاست؛ ۱۱- روحیه ایثار و شهادتطلبی مردم، ۱۲- در پی استقلال محض از بیگانگان و نظام سلطه، ۱۳– آزادیخواهی، ۱۴- سازشناپذیری، ۱۵- عدم وابستگی به شرق و غرب، ۱۶- حفظ اصول انقلاب حتی در شرایط دشوار، ۱۷- اعمال تغییرات بنیادین و پرهیز جدی از رفرمیسم، ۱۸- قدرت نفوذ معنوی شدید و پایگاه مردمی انقلاب و پذیرش آن از سوی ملل آزاده جهان، ۱۹- دنبال کردن اهداف عمیق انسانی و معنوی در کنار اهداف مادی و اقتصادی،۲۰- همراه بودن انقلاب با مشروعیت دینی، ۲۱- تثبیت انقلاب و برگزاری رفراندم در کوتاهترین زمان ممکن و ۲۲- جامعیت انقلاب اسلامی نسبت به همه ابعاد انسانی اجتماعی.
اما بهرغم ویژگیهای منحصر به فرد، انقلاب اسلامی ایران بهعنوان انقلاب ضدطاغوت در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هنوز به کمال خود نرسیده بود. طاغوت پهلوی مستقل عمل نمیکرد بلکه شاه دیکتاتور بهعنوان حلقهای از حلقات نظام استکباری سلطه در منطقه غرب آسیا نقش ژاندارم و حافظ منافع غرب و پشتیبان ششدانگ رژیم صهیونیستی را ایفا میکرد و اسناد بهدست آمده در تسخیر لانه جاسوسی شیطان نشان داد که انقلاب طاغوتزدایی ۵۷ به انقلابی بزرگتر از جنس استکبارستیزی نیاز داشته و محو نظام دیکتاتوری پهلوی پایان کار نبوده است.
انقلاب اسلامی با تسخیر لانه جاسوسی و تحقیر نظام استکباری سلطه به رهبری امریکا، علاوه بر خنثیسازی توطئههای دشمن، مسیر براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران را مسدود کرده و تصویر واقعی شیطان بزرگ را فراروی دیدگان افکار عمومی جهان به نمایش گذاشته و از آن پس نه در ایران بلکه در چهارگوشه جهان حتی در سرزمین امریکا، پرچم امریکا بهعنوان نماد نظام سلطه به آتش کشیده شده و رؤیاهای غرب برای نابودی یا استحاله نظام اسلامی ایران به کابوسی بزرگ بدل گشته که هماینک با وجود گذشت چهار دهه نتوانسته نیات شوم و استکباری خود را درباره ایران عملی سازد و روز بهروز هژمون خود را از دست داده و در مقابل اراده پولادین ملت ایران سر خم کرده است.
انقلاب دوم مردم ایران به فرمایش حضرت امام خمینی(ره) انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود، چراکه:
۱ - قرارگاه فرماندهی نظام سلطه را نشانه رفته و با لانه شیطان رؤیای دشمن را برای تکرار کودتای دیگری از جنس ۲۸ مرداد ۳۲ به باد داد.
۲ - پرده از نیات شوم امریکا برای نابودی انقلاب ایران برداشته و نقشههای نظام سلطه برای نفوذ و استحاله انقلاب اسلامی را خنثی کرد.
۳ - حرکت تودهوار نبوده و مبتنی بر آگاهی سیاسی و بصیرت انقلابی و از سوی نخبگان و قشر تحصیلکرده و دانشگاهی هدایت شد و به سرانجام رسید.
۴ - هیمنه و ابهت پوشالین نظام سلطه و امریکا را لگدمال کرد و سبب تحقیر شیطان بزرگ نزد افکار عمومی جهان شد.
۵ - از دایره مرزهای جغرافیایی ایران فراتر رفته و هوشمندی سیاسی و قدرت استقلالطلبی انقلاب اسلامی را در مواجهه مستقیم با نظام استکباری امریکا به رخ جهانیان کشید.
۶ - موجب شناسایی و رسوایی بسیاری از عوامل نفوذی غرب در ایران و پالایش انقلاب از عناصر وطنفروش و خودباخته شد.
۷ - موجبات رسوایی نظام سلطه و افشای برنامههای آنان برای دخالت در امور داخلی به منظور استثمار و استحمار کشورها شد.
۸ - پرچم مبارزه با ظلم ظالمان و استکبارستیزی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز درآورد.
۹ - اسناد بهدست آمده نشان میدهد که اگر این انقلاب بزرگتر رخ نمیداد، عمر نظام نوپای ایران به سال ۱۳۶۰ هم نمیرسید.
برخی از پشیمانشدهها، خستهها و از نفسافتادهها در کنار غربزدگان و سادهاندیشان از یکسو و عوامل و عناصر خودفروخته و اجیرشده بیگانه از سوی دیگر، عمداً یا سهواً و با انگیزههای مختلف از جمله حب وطن دوم! با زیر سؤال بردن دهه ۶۰ (بهعنوان پرافتخارترین دوران عمر ۴۰ ساله انقلاب اسلامی) چشم خود را بر واقعیات و حقایق برنامههای غرب برای نابود کردن نظامهای مردمی و ضدغرب بسته و خواسته یا ناخواسته به دفاع و تطهیر نظام سلطه پرداخته و برای خوشامد امریکا، با قیافهای علمی و محکمهپسند، اشغال لانه شیطان را برخلاف کنوانسیونها و قراردادهای بینالمللی دانسته و این اقدام انقلابی را شدیداً محکوم کردهاند. این جماعت که به بیماریهای فراموشی، غربزدگی و خوشبینی به دشمن مبتلا گشتهاند گویا مثنوی ۷۰ من کاغذ و ۷۰ جلدی اسناد دخالتهای علنی و برنامهریزی شده شیطان برای نایودی انقلاب را نخواندهاند.
بر اساس منطق مغالطهگون «پشیمان شدهها»، «غربباوران» و «نفوذیها»، وقوع انقلاب اسلامی علیه دستگاه دیکتاتوری پهلوی نیز برخلاف قوانین داخلی و بینالمللی و نقض آشکار کنوانسیونهای جهانی بوده و با این استدلال مغالطهگون لابد انقلاب ضدطاغوت مردم ایران در ۲۲ بهمن ۵۷ را هم محکوم میکنند! حقیقت این است که اشغال لانه جاسوسی شیطان بزرگ، ماهیتی کاملاً انقلابی داشته و افشای ماهیت براندازانه شیطان بزرگ از طریق قانونی و با اجازه و تأیید سازمان ملل به یک لطیفه بیمزه شباهت دارد. اسناد بهدست آمده از لانه شیطان نشان داد که تصرف لانه جاسوسی پاسخی بجا و صددرصد انقلابی به بیش از ۲۷ سال حضور و دخالت آشکار امریکا در امور ایران و تحقیر مردم ایران و برنامهریزی برای ۲۸ مرداد دیگر بوده است.
برای اثبات درستی اشغال لانه جاسوسی شیطان بزرگ کافی است که بدانیم اندکی پس از کودتای سال ۲۰۰۴ امریکا در هائیتی، «آیرا کورزبان» وکیل «ژان برتراند آریستاید» رئیسجمهور این کشور در میامی امریکا طی سخنرانی خود یک سؤال و جواب جالب را مطرح کرد: چرا تاکنون در امریکا کودتا شکل نگرفته است؟ چون در واشنگتن «سفارت امریکا» وجود ندارد.
نگاهی اجمالی به تاریخ ننگین اقدامات امریکا در کشورهای مختلف جهان در طول ۱۰۰ سال گذشته نشان میدهد این کشور بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در حدود ۶۰ کودتا نقش داشته، به علاوه در تعداد دیگری از کودتاها نیز ناکام مانده است.
انقلاب استکبارستیزی ملت ایران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ نشان داد که عزت ملی در پناه مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن بهدست میآید نه با مسامحه و کوتاه آمدن در برابر زورگویی و زیادهخواهی دشمن. ۱۳ آبان در طول انقلاب اسلامی بوده و انقلاب را تکمیل و ثابت کرد که مردم قهرمان ایران بدون تحقق انقلابی بزرگتر از انقلاب ۵۷ قطعاً به اهداف والای خود نمیرسیدند.
بازخوانی رفتار سیاسی امریکا علیه انقلاب اسلامی مردم ایران در ۴۰ سال اخیر نشان میدهد که کلیه اقدامات امریکا علیه ایران تابعی از یک راهبرد دقیق و حساب شده بوده و از حیث دشمنی و تلاش برای نابودی جمهوری اسلامی ایران هیچ فرقی بین رؤسای جمهور و دو حزب سیاسی مطرح در امریکا نبوده و دل بستن به مذاکره با شیطان با قصد نرم کردن دل یا فریب دشمن و بستن با کدخدا با هدف حل مشکلات نوعی سادهاندیشی ناشی از عدم توجه به تاریخ کینهورزی دشمن بوده و بیتردید دل بستن به شجره خبیثه نظام مهندسی شده سلطه غرب (امریکا و اروپا) میوهای جز فرصتسوزی، تهدیدافزایی و افزایش مشکلات، جریتر شدن شیطان و ناامیدی مردم از مسئولان را دربر نخواهد داشت.